اشعار مهدی اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

بیوگرافی و زندگی نامه

مهدی اخوان ثالث یکی از شعرای پر آوازه ایرانی است که در تاریخ دهم اسفندماه ۱۳۰۷ در شهر مشهد متولد شد. تخلص او در اشعارش م.امید بود. موضوع اشعار این شاعر بیشتر اجتماعی هستند و گاهی حوادث زندگی مردم را با شعر به دست کشیده است.

مهدی اخوان ثالث در سبک شعرهای کلاسیک فارسی بسیار توانا بوده است و در ادامه به سبک شعر های نو گروید. مهدی اخوان ثالث در تاریخ چهارم شهریورماه ۱۳۶۹ در شهر تهران از دنیا رفت و در شهر توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

اشعار مهدی اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

اشعار مهدی اخوان ثالث

به دیدارم بیا هر شب

در این تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند

دلم تنگ است

بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند

شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها

دلم تنگ است

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

شعرهای مهدی اخوان ثالث

موجها خوابیده اند ، آرام و رام

طبل طوفان از نوا افتاده است

چشمه های شعله ور خشکیده اند

آبها از آسیاب افتاده است

در مزار آباد شهر بی تپش

وای جغدی هم نمی آید به گوش

دردمندان بی خروش و بی فغان

خشمناکان بی فغان و بی خروش

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

شعر مهدی اخوان ثالث

من اینجا بس دلم تنگ است

و هر سازی که می بینم بد آهنگ است

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی برگشت بگذاریم

ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟

اشعار سهراب سپهری,شعرهای سهراب سپهری,آثار سهراب سپهری,سهراب سپهری

آثار مهدی اخوان ثالث

ما چون دو دریچه روبروی هم

آگاه زهر بگو مگوی هم

هر روز سلام و پرسش و خنده

هر روز قرار روز آینده

عمر آینه بهشت، اما…آه

بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه

اکنون دل من شکسته و خسته ست

زیرا یکی از دریچه ها بسته ست

نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد

نفرین به سفر، که هر چه کرد او کرد

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

عکس مهدی اخوان ثالث

بهار آمد ، پریشان باغ من افسرده بود اما

به جو باز آمد آب رفته ، ماهی مرده بود اما

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

اشعار عاشقانه مهدی اخوان ثالث

در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگا کردم

کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود

و بر چیزی ، نمیدانم چه ، شاید تکه استخوانی

دمادم تق و تق منقار می زد باز

و نزدیکش کلاغی روی آنتن قار می زد باز

نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا بخیل است

و تنها می خورد هر کس که دارد

اشعار سیمین بهبهانی,آثار سیمین بهبهانی,شعرهای سیمین بهبهانی,دلنوشته های سیمین بهبهانی,سیمین بهبهانی

اشعار زیبای مهدی اخوان ثالث

تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده ی من . . .

چه جنونی

چه نیازی،

چه غمی ست؟

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

سروده های مهدی اخوان ثالث

زمین دلمرده ، سقفِ آسمان کوتاه ،

غبار آلوده مهر و ماه ،

زمستان است

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

دیوان شعر مهدی اخوان ثالث

زمستون،تن عریون باغچه چون بیابون

درختا با پاهای برهنه زیر بارون

نمیدونی تو که عاشق نبودی

چه سخته مرگ گل برای گلدون

گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه

واسه هم قصه گفتن عاشقانه

چه تلخه چه تلخه

باید تنها بمونه قلب گلدون

مثل من که بی تو

نشستم زیر بارون زمستون

زمستون

برای تو قشنگه پشت شیشه

بهاره زمستونها برای تو همیشه

تو مثل من زمستونی نداری

که باشه لحظه چشم انتظاری

گلدون خالی ندیدی

نشسته زیر بارون

گلای کاغذی داری تو گلدون

تو عاشق نبودی

ببینی تلخه روزهای جدایی

چه سخته چه سخته

بشینم بی تو با چشمای گریون

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث

گزیده اشعار مهدی اخوان ثالث

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

ابر، با آن پوستین سرد نمناکش

باغ بی برگی

روز و شب تنهاست

با سکوت پاک غمناکش

ساز او باران، سرودش باد

جامه اش شولای عریانی ست

ور جز اینش جامه ای باید

بافته بس شعله ی زر تا پودش باد

گو بروید، یا نروید، هر چه در هر کجا که خواهد

یا نمی‌خواهد

باغبان و رهگذاری نیست

باغ نومیدان

چشم در راه بهاری نیست

گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد

ور به رویش برگ لبخندی نمی روید

باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟

داستان از میوه های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید

باغ بی‌برگی

خنده اش خونی ست اشک آمیز

جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن

پادشاه فصلها، پاییز

مهدی اخوان ثالث,اشعار مهدی اخوان ثالث,شعرهای مهدی اخوان ثالث,آثار مهدی اخوان ثالث,عکس مهدی اخوان ثالث